کد مطلب: ۵۵۶۷۹۴

چند تمرین ساده برای تقویت اراده و تسلط بر روح‌مان 

با تمرین‎های مداوم تسلط بر جسم، شما توانسته‎اید بر جسم خود مسلط شوید و حرکات خویش را تحت نظم در‎آورید و در عین حال روح‎تان نیز از این چیرگی بی نصیب نمانده است. اکنون سایر عوامل مقاومت در روح و ضمیر خود را از بین ببرید تا با هماهنگی روح و جسم، اعمال و رفتار و گفتار دل‎پسند و مطلوبی پیدا کنید.

به گزارش مجله خبری نگار،ماشین مغز انسان‎ها، میلیون‎ها عادت و بازتاب ناخودآگاه و افکار قالبی و پیشداوری‎ها را انجام می‎دهد. اما جالب این‎که این افراد خود از این مساله مهم آگاه نیستند و در دام پیشداوری‎های خویش اسیر و گرفتارند و قادر به مقابله با یک چنین موضوع ساده‎ای نمی‎باشند. در این فعالیت‎ها هیچ نشانه‎ای از اراده یافت نمی‎شود و آن‎چه را که اراده می‎نامند غالبا تبلوری از تمایلات و نیازهایشان می‎باشد.

امروز شخصا چند فکر نو داشتید و چه فکر و عقیده‎ای که نشانه‎ای از شخصیت شما باشد و نه از پیشداوری‎ها و افکار قالبی؟ اندیشه‎هایی که از ترس و تمایل خوشایندبودن یا احساس حقارت و احساس قصور و حسادت و خشم و مردم‎گریزی به‎دور بوده باشد. امروز چند بار خودتان بودید و تحت تاثیر قرار نگرفتید؟ به تمرینات زیر توجه کنید.

چگونگی تسلط بر روح‌مان 

در این مورد بخصوص هیچ تمرینی را جایز نمی‎دانیم، ولی در هر لحظه باید به خود بگویید: «این من نبودم که این کار را کردم و یا آن حرف را گفتم زیرا….»

*دچار ترس شده بودم.
*اضطراب من را وادار ساخت.
*نیاز به تسلط بر دیگران داشتم.
*حسادت و نفرت و خشم من‎ را به این کار وادار ساخت.
*حس خود‎کم‎بینی و خجالت من را به این کار کشانید.
*پیشداوری‎هایم من را به بازی می‎گیرند، من را وادار به کار‌هایی می‎کنند که برخلاف میل‎من است.
*سماجت و کله‎شقی‎ام راه بر اراده‎ام می‎بندد. 
*ضمیر ناخودآگاهم من را میخ‎کوب می‎کند. 

پیدا کردن من واقعی‎ 

اکنون باید یاد بگیرید که چگونه عیوب آزار‎دهنده خود را که عبارتند از خودخواهی، حسادت، غبطه و رشک، خشم و وسواس را سرکوب کنید و آن‌ها را از خویش دور سازید و «من» خود را پیدا کنید.

خودخواهی: 

یک آدم خودخواه از جهاتی شبیه یک کودک لجوج است. اگر به خودخواهی خویش پی بردیم، قبل از هر چیز باید به علت آن پی ببریم. آیا از ترس درونی است و یا نگرانی از آینده؟ نخستین کاری که باید بکنید این است که خودخواهی‎تان برای شخص خودتان آشکار شده باشد، در این صورت اراده‎تان موفق شده است از قعر امواج خودپرستی خود را به بالا بکشاند.

غبطه و رشک: 

شخصی که گرفتار این احساس است، قبل از هر چیز از احساس خودکم‎بینی رنج می‎برد و تنها چیزی که آرزو می‎کند این است که دیگران را از سر راه خود، بردارد. پس در این مورد نیز شخص باید از علت بیماری‎اش آگاه گردد و با آگاهی کامل از آن‎چه در باطنش می‎گذرد به سرکوبی آن بپردازد.

حسادت: 

یک ضعف اخلاقی است که حسود تلاش می‎کند تا محبوب را برای خودش حفظ کند و برای انجام آن، اعمالی انجام می‎دهد که زندگی را برای خود و او تلخ می‎سازد. بهترین روش درمانی این است که فرد بداند:

حسادت یک عشق کاذب و یک عشق گمراه است.
این اصل مهم را از یاد نبرد که دیکتاتوری محبت نمی‎آورد و زورگویی نشانه توانایی نیست.
«من» وجود خود را که هنوز دست نخورده باقی مانده است تجهیز کند و در جهتی مثبت هدایت کند و از تحلیل رفتن آن جلوگیری کند. 

خشم: 

تردیدی نیست که ترسوترین انسان‎ها نیز، گاهی اوقات، بر اثر خشم فراوان از جا‎کنده می‎شوند و دست به اعمال جسورانه‎ای می‎زنند، در واقع این‎ها نه از روی اراده بلکه به دلیل فوران خشم‎شان می‎باشد. بسیاری از گرایش‎های خشم‎آلود با وقوف آگاهانه بر اعمال از بین می‎رود.

وسواس: 

وسواس‎های سبک مانند ترس از دیر رسیدن به سرکار یا خانه، وسواس نگاه کردن به ساعت که مبادا از وقت نهارش بگذرد را می‎توان با اطلاع از آن‎ها، از بین برد. در بیماری‎های روانی پیدا کردن ریشه از اهمیت خاصی برخوردار است و با صرف اراده‎ای مختصر می‎توان به مقابله با آن پرداخت.

توصیه ما 

توصیه ما این است که اگر می‎خواهید خود و شخصیت خود را بسازید، باید در درون انقلابی به وجود آورید و پیش از هر کار، نقش‎های خود را تشخیص دهید و پس از آن، زدودن آن‎ها کار ساده‎ای است. بدیهی است که آدم بی‎اراده وجود ندارد بلکه بی‎اراده‎ها افرادی هستند که نمی‎خواهند به طرز صحیحی اراده خود را به‎کار گیرند. عادت جدید و ارادی شما، مثل کلاف نخی است که به دقت آن را پیچیده باشید که با کمترین بی‎احتیاطی رشته‎های‎تان پنبه می‎شود و باز از نو باید شروع کنید. 

منبع:اینفو

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر